جدول جو
جدول جو

معنی گرام کند - جستجوی لغت در جدول جو

گرام کند
(گِ کَ)
صاحب الفاظ الادویه گوید: به کسر اول با ثانی و الف و سکون میم وفتح کاف و سکون نون با دال مهمله استهول کند (؟)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کَ)
دهی است از دهستان ژان بخش دورود شهرستان بروجرد. واقع در 21هزارگزی جنوب درود، در کنار راه مالرو پیراوند به رازان. دهی است کوهستانی و سردسیرو دارای 609 تن جمعیت که همگی بکار کشاورزی و دامپروری اشتغال دارند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نام کوهی است در سرزمین کافرستان واقع در شمال خاوری افغانستان که بلندی مرتفعترین نقطۀ قلۀ آن 4239 گز میباشد. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3)
لغت نامه دهخدا
(گِ مَ)
در بعض کتب از جمله حبیب السیر دیده میشود به گمان من غلط کاتب است و اصل با کاف تازی است. رجوع به کری کردن، کری نکردن و کرامند شود
لغت نامه دهخدا
توضیح این کلمه که مکرر در حبیب السیر چاپی وروضات الجنات فی اوصاف مدینه الهرات و غیره آمده باحتمال قوی محرف کرامند است و جامی آنرا درست بکار برده: بکرامند تحفه یاد کند بگرامی هدیه شاد کند. (جامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرم کن
تصویر گرم کن
((گَ کُ))
وسیله ای که برای گرم کردن به کار می رود، لباس کشباف نرم و ضخیم به صورت بلوز یا بلوز و شلوار
فرهنگ فارسی معین